تحلیل روانشناختی رابطه بین شخصیت‌های اصلی در درام‌های خانوادگی


مقدمه: چرا درام‌های خانوادگی آینه جامعه هستند؟

 

درام‌های خانوادگی، از «این ما هستیم» (This Is Us) تا «پدرسالار»، نه تنها سرگرم‌کننده‌اند، بلکه پنجره‌ای به روابط پیچیده انسانی باز می‌کنند. این آثار با نمایش تعارضات، عشق، رقابت، و همدلی، بازتابی از الگوهای روانشناختی در خانواده‌ها هستند. در این مقاله، با ترکیب نظریه‌های روانشناسی و تحلیل سینمایی، به بررسی رابطه بین شخصیت‌های اصلی در این ژانر می‌پردازیم.

 

 


۱. تئوری دلبستگی و رابطه والد-فرزندی

طبق نظریه جان بالبی، سبک دلبستگی در کودکی بر روابط بزرگسالی تأثیر می‌گذارد. این مفهوم در سریال‌ها چگونه نمایش داده می‌شود؟

  • نمونه: سریال «این ما هستیم» (This Is Us)

    • جک پیرسون (پدر خانواده) با سبک دلبستگی ایمن، نقش پایه امن خانواده را بازی می‌کند.

    • کِوین (فرزند بزرگتر) به دلیل حس نادیده گرفته شدن، دلبستگی ناایمن اجتنابی دارد.

  • نتیجه: تضاد بین خواهر و برادرها (رندال و کِوین) از تفاوت در سبک‌های دلبستگی نشئت می‌گیرد.


۲. مثلث عشق اشترنبرگ و روابط زناشویی

اشترنبرگ عشق را ترکیبی از صمیمیت، اشتیاق، و تعهد می‌داند. تحلیل این مدل در درام‌های خانوادگی:

  • نمونه: سریال «تاج» (The Crown)

    • رابطه ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ:

      • صمیمیت پایین (اولویت وظیفه بر احساسات).

      • تعهد بالا (پایبندی به نقش سلطنتی).

      • اشتیاق کمرنگ (عشق تبدیل به همکاری سیاسی می‌شود).

  • نتیجه: فقدان صمیمیت عاطفی، بحران‌های پنهان را دامن می‌زند.

 


۳. نقش فرهنگ در نمایش روابط خانوادگی: شرق vs غرب

 

تفاوت‌های فرهنگی در بازتاب روابط خانوادگی چشمگیر است:

 

سریال غربیسریال شرقی
تمرکز بر فردگرایی (مثل «Succession»)تأکید بر جمع‌گرایی (مثل «پدرسالار»)
تعارضات آشکار (مشاجره مستقیم)تعارضات پنهان (احترام ظاهری با تنش درونی)
مثال: «خاندان روی» در «Succession»مثال: رابطه پدر و علی در «پدرسالار»

 

 

۴. روانشناسی قدرت در خانواده‌های سلطنتی و پدرسالار

بر اساس نظریه میشل فوکو، قدرت در روابط خانوادگی می‌تواند هم سازنده و هم مخرب باشد:

  • نمونه: سریال «Succession»

    • لوگان روی با کنترل مالی و عاطفی، پویایی وابستگی بیمارگونه را در فرزندانش ایجاد می‌کند.

    • رابطه خواهر و برادرها: رقابت برای جلب توجه پدر، بازتاب سندرم فرزند میانی است.

  • نمونه ایرانی: سریال «پدرسالار»

    • حاجعمو با تکیه بر جایگاه سنتی، قدرت را از طریق سکوت و قهر اعمال می‌کند.

 

۵. بحران‌های روانی-اجتماعی اریک اریکسون در درام‌ها

اریکسون معتقد است انسان در هر مرحله از زندگی با بحرانی روانی روبه‌روست:

  • مرحله نوجوانی (هویت در مقابل سردرگمی):

    • روری گیلکریست در «این ما هستیم» با جستجوی هویت جنسیتی، این بحران را تجربه می‌کند.

  • مرحله میانسالی (تولیدمثل در مقابل رکود):

    • شاندوِر روي در «Succession» با احساس پوچی، وارد بحران میانسالی می‌شود.

 

۶. تأثیر درام‌های خانوادگی بر مخاطب: همذات‌پنداری یا فرافکنی؟

  • همذات‌پنداری: مخاطبان با شخصیت‌هایی مثل کِیت پیرسون (این ما هستیم) که با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم می‌کند، ارتباط برقرار می‌کنند.

  • فرافکنی: تماشاگران ممکن است تعارضات حل‌نشده خود را به شخصیت‌ها نسبت دهند (مثال: نفرت از لوگان روی به دلیل شباهت به والدین مستبد).

 

۷. جمع‌بندی: چرا تحلیل روانشناسی درام‌ها مهم است؟

درام‌های خانوادگی تنها سرگرمی نیستند؛ آن‌ها آزمایشگاه روانشناسی هستند که به ما کمک می‌کنند:

  • الگوهای ارتباطی سالم vs سمی را تشخیص دهیم.

  • تأثیر فرهنگ و تربیت بر روابط را درک کنیم.

  • راه‌حل‌هایی برای تعارضات خانوادگی بیابیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *